مقدمه
کتاب تداعی (جلد1: ستون)، شامل سیزده بخش است:
کلام، حقیقت عیان، نورالرّحمن، خطاب، قیامت، نمایان، راه، شناخت، نور، شجره خلقت، حضرت مهدی(عج)، علم و آفرینش.
ناشر ( 26/05/1402)
«آمین یا رَبِّ الْعَالَمِينَ»
گفتار اول
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
492. حادثه، در عالم¬دوّم رخ نماید که گاه موازی دانی.
493. رؤیا، بر عالم¬موازی سیر نماید پس گاه و بی¬گاه تو را با¬خبر کند.
510. بشر باید در نور حقّ درآید لیکن نقش فن¬آوری بتی دگر باشد پس طبعاً خواهد شکست.
516. فسون دنیا همه در خواب برد تا کس از دیواره وحی نتواند بالا رود.
545. تزویج روح و جسم در عالم¬چهارم صورت پذیرد و از آن انهار! که زندگی نامی پس روح در یک زندگی نآید.
574. کالبدهای خاکی در ابتدای مسیر خواهند ریخت تا پیکره شفّاف شکل گیرد پس بر اشکال مختلف سرایت پذیرد.
585. قیامت¬ذاتی در بشر رخ دهد و قیامت¬قشری بر آن رَوَد پس حیات جزئی-ورشدی از آن قیامت آید.
586. قیامت¬جزئی در حیات شکل گیرد.
587. قیامت¬قشری (انسان) در لایه¬های وجود آید و آخر آن دنیا باشد
595. روح ابزار جسم باشد در درک ماسواء و جسم ابزار روح جهت حرکت در طول هستی!
608. زمان سیطره¬اُولی دارد که واحد باشد نزد ربّ پس سیطره¬سفلی گستردگی دنیایی است که در آنی!
618. ابتدای¬باب شبیه دالان در نظر آید که روح انسان را مرحله¬ای در آن جلو می¬برند تا مقطع اتصال!
629. سفر در زمان در قالب انرژی صورت پذیرد.
630. دگر نور و ستون می¬بینم.
652. پس¬از ستون، «شَجَر» در نظر آید به گنجی که درون گذارند و از تو با خلق سخن گوید.
654. حدیث¬قدسی «کُنْتُ کَنزا مَخفّیا فَاَحبَبْتَ اَن اُعْرَف» زیباست پس نمایان! پرده برداشتن از این گنج باشد.
672. به بندگی توان از ستون بالا رفت پس آن¬جا هدیه¬ای وجود دارد، مکعبی نورانی شبیه عهد که مقام بندگی باشد.
676. چو بر عرش درآیی و ستون¬آن استوار بر وجودت آید نورت از ذرّات برون زند.